Miklix

Dark Souls III: Nameless King Boss Fight

منتشر شده: ۷ مارس ۲۰۲۵ ساعت ۰:۵۶:۵۰ (UTC)

The Nameless King یک رئیس اختیاری است که در منطقه اختیاری Archdragon Peak یافت می شود که پس از شکست دادن Ancient Wyvern و کاوش در بقیه منطقه در دسترس است. این رئیس به عنوان پادشاه طوفان نیز شناخته می شود و این ویدیو نشان می دهد که چگونه می توان او را شکست داد، مهم نیست که او را چه صدا می کنید.


این صفحه ماشینی از انگلیسی ترجمه شد تا در دسترس هر چه بیشتر مردم باشد. متأسفانه، ترجمه ماشینی هنوز یک فناوری کامل نشده است، بنابراین ممکن است خطاهایی رخ دهد. در صورت تمایل می توانید نسخه اصلی انگلیسی را در اینجا مشاهده کنید:

Dark Souls III: Nameless King Boss Fight


The Nameless King یک رئیس اختیاری است که در منطقه اختیاری Archdragon Peak یافت می شود.

برای رفتن به آنجا، ابتدا باید Oceiros پادشاه مصرف شده را بکشید و سپس ژست Path of the Dragon را در مقبره بزرگ پشت اتاقش به دست آورید.

سپس به فلات کوچک در فضای باز در سیاه چال Irithyll بروید و اسکلت یک مرد مارمولک را پیدا کنید که در همان حالت در میان پوسته های خالی حفره نشسته است.

با استفاده از ژست کنار اسکلت خود را در موقعیت قرار دهید و پس از یک کات سین کوتاه به قله Archdragon منتقل خواهید شد.

وقتی به Archdragon Peak رسیدید، با انسان نماهای عجیب و غریب مارمولک یا اژدها مانند روبرو خواهید شد که در هیچ جای دیگری از بازی پیدا نخواهید کرد.

اولین رئیس Wyvern باستانی است که قبل از اینکه بتوانید به کاوش ادامه دهید باید کشته شود و در نهایت یک زنگ بسیار بزرگ پیدا کنید که باید به صدا در آید تا کل منطقه را در مه غلیظ بپوشاند و رئیس Nameless King را در دسترس قرار دهد.

هنگامی که برای اولین بار وارد منطقه مبارزه با باس می شوید، پادشاه از بالا سوار بر موجودی غول پیکر پرنده یا اژدها مانند به پایین می آید.

برای من بیشتر شبیه یک پرنده به نظر می رسد، اما هر فرصتی که پیدا می کند آتش می کشد، بنابراین شاید واقعا یک اژدها باشد. یا شاید چیزی در این بین. که این سوال قدیمی را مطرح می کند، چه چیزی اول آمد، مرغ یا تخم مرغ؟ یا اژدها یا پرنده؟ یا پرنده یا تخم اژدها؟

خوب، در این مورد، پرنده-اژدهای غول پیکر با پادشاه در پشت خود حرف اول را می زند. در این مرحله از مبارزه، رئیس پادشاه طوفان نامیده می شود.

هدف از مرحله اول کشتن پرنده و مجبور کردن پادشاه به پیاده شدن است. پرنده حمله می کند و آتش تنفس می کند و پادشاه از آن برای حمله به شما استفاده می کند و همچنین هر فرصتی که به دست آورد با شمشیر خود شلاق می زند.

در این مرحله، پنهان شدن در زیر پرنده و بریدن پاهای آن بسیار وسوسه انگیز است، اما آسیب بسیار کمی از آن می گیرد و یک حمله تنفس آتش بسیار تند و زننده را ایجاد می کند، که در آن پرنده به بالا می رود و سپس منطقه قابل توجهی از زمین زیر آن را با آتش می پوشاند، به احتمال زیاد در این فرآیند یک کباب متوسط به شما می دهد. این حمله تنفسی بسیار مضر است، اما با پنهان نشدن در زیر پرنده می توان به طور کامل از آن جلوگیری کرد.

(که، اگر منصف باشیم، گفتن آن آسان تر از انجام آن است، زمانی که تکه مرغ بدخلق روی شما فرود می آید، شما را زمین می زند و به پادشاه فرصتی طلایی می دهد تا در حالی که پایین هستید، با شمشیر خود به سر شما بزند).

به هر حال، چیزی که باید در مرحله اول روی آن تمرکز کنید، آسیب رساندن به سر و گردن پرنده است. به دلایلی، من ظاهرا در قضاوت در مورد فاصله تا سر پرنده روی صفحه نمایش می مکدم، زیرا مرا خواهید دید که سوراخ های بزرگ و چاق را در هوا برش می دهم. این پرنده همچنین در بلند کردن سرش درست به محض رسیدن به آن بسیار خوب است و همچنین باعث می شود دلم برایش تنگ شود.

ساده ترین زمان برای فرود برخی از ضربات خوب زمانی است که پرنده این کار را به پهلو انجام می دهد، زیرا ماندن در سمت راست (سمت چپ) سرش نه تنها به این معنی است که شما توسط آتش ضربه نمی خورید، بلکه شما را در محدوده دادن چند ضربه خوب به آن نگه می دارد.

با این حال، هشدار داده شود، پادشاه نیز از این فرصت استفاده خواهد کرد تا با شمشیر خود به شما ضربه بزند، بنابراین این یک وضعیت معاوضه است که هم ضربه می زند و هم ضربه می زند.

چیز پرنده-اژدها به راحتی متناوب می شود و وقتی این اتفاق می افتد، مطمئن شوید که از موقعیت استفاده می کنید و ضربه های خوبی دریافت می کنید. در واقع یک استخر سلامت بسیار کوچک دارد، بنابراین سخت ترین بخش فاز اول زنده ماندن و در واقع قرار گرفتن در محدوده حمله سر است.

هنگامی که پرنده مرده است، پادشاه پیاده می شود و فاز دوم شروع می شود. و شرط می بندم که فکر می کردید مرحله اول سخت است.

هنگامی که او پیاده می شود، نامش به پادشاه بی نام تغییر می کند و او اینجا است تا قانون کشور را وضع کند، اولین فرمان او سر شما در یک بشقاب نقره ای است. خوب، ما در مورد آن خواهیم دید.

حداقل برای من، فاز دوم بسیار سخت تر بود. پادشاه بسیار پرخاشگر است، ظاهرا از دست دادن اژدهای پرنده خانگی خود روحیه ناخوشایندی دارد و خیلی سریع و بی امان حمله می کند، به خصوص زمانی که به او نزدیک هستید.

او چند حمله دارد که در آن به هوا صعود می کند و سپس به سمت شما حمله می کند. یکی از آنها کمی به تأخیر افتاده است، بنابراین تمایل خواهید داشت خیلی زود غلت بزنید. دیگری تقریبا آنی است و شما را ملزم می کند که خیلی سریع غلت بزنید. تشخیص آنها آنقدرها هم سخت نیست و یادگیری این باید در اولویت باشد زیرا هر دو بسیار آسیب رسان هستند.

او همچنین چندین ترکیب متوسط دارد که شما از نزدیک به او هستید و حتی نوعی موج شوک دارد که وقتی دور هستید از آن استفاده می کند. اوه، و او حداقل دو حمله مختلف مبتنی بر رعد و برق نیز دارد. یکی از آنها مدتی طول می کشد تا شارژ شود و وقتی برخورد می کند، تقریبا بلافاصله در موقعیت شما فرود می آید، بنابراین به حرکت خود ادامه دهید - یا اگر قبلا به او نزدیک هستید، در حالی که او در حال شارژ است، چند ضربه رایگان دریافت کنید.

همانطور که می شنوید، در این مبارزه سرگرمی زیادی در جریان است. و مثل همیشه در یک بازی Souls، "سرگرمی" مترادف درد، عذاب و ناامیدی در یک بسته با شکوه پیچ خورده است. اوقات خوب.

پس از چندین تلاش ناموفق برای بیرون آوردن او در غوغا، در نهایت در فاز دو به پایان رسیدم، او را به جلو و عقب در منطقه کینگ کردم و به آرامی او را با کمان بلند خود فرسوده کردم.

مدتی طول کشید زیرا به نظر می رسد او تا حدودی در برابر تیرها مقاوم است و در هر شلیک آسیب زیادی نمی بیند، اما مبارزه را برای من بسیار ساده تر کرد، زیرا فقط باید نگران حملات دوربرد او بودم، که طفره رفتن از آنها بسیار آسان تر از سرعت بالای حملات پی در پی زمانی که در محدوده غوغا او هستید.

جایی خواندم که او در برابر آتش ضعیف است، به همین دلیل خواهید دید که من از تیرهای آتشین علیه او استفاده می کنم. با این حال، مطمئن نیستم که این درست باشد، زیرا او به طور قابل توجهی کمتر از آنچه معمولا انجام می دهم، از فلش های من آسیب دید، اما من قصد نداشتم با تعویض مهمات در وسط مبارزه با این عضو عصبانی خانواده سلطنتی در پرونده ام سر و کار داشته باشم.

حدس می زنم برخی ممکن است این رویکرد را مرزی بدانند، اما من مخالفم. من فکر می کنم استفاده معتبر از مکانیک بازی است.

من در نقطه امنی نیستم که او نتواند به من آسیب برساند (همانطور که می بینید، من در واقع چندین بار نزدیک به مرگ هستم)، اتفاقا وقتی او را از راه دور نگه می دارید، کمتر مهیب است.

من باید چندین بار به او نزدیک شوم، زمانی که نیاز به تغییر موقعیت یا شروع به بازگشت به سمت دیگر دارم، و چند تماس نزدیک در آنجا وجود دارد. بنابراین مگر اینکه سلاح های برد را به عنوان یک کل در نظر بگیرید، من معتقدم که این یک راه منصفانه برای رسیدگی به این مبارزه است.

اما به هر حال چه کسی اهمیت می دهد، این یک بازی تک نفره است که من برای تفریح و استراحت آن را انجام می دهم (خوب، من به نوعی آن را سریع و شل با کلمه "آرامش" در اینجا بازی می کنم، می دانم)، بنابراین من آن را به هر روشی که به نظر من لذت بخش است بازی می کنم ;-)

من همیشه تمایل دارم کهن الگوی کماندار را در سایر بازی های نقش آفرینی انتخاب کنم، و یکی از حیوان خانگی من از سری Souls این است که مبارزه با دامنه بیشتر شبیه یک ابزار پشتیبانی یا یک فکر بعدی است تا یک جایگزین مناسب برای غوغا.

من متوجه شدم که برخی از افراد دویدن های چالشی را انجام داده اند و کل بازی را تنها با یک سلاح برد به پایان رسانده اند، بنابراین قطعا امکان پذیر است، اما خودعصبی کردن چیزی نیست که من در بازی ای که قبلا به اندازه کافی چالش برانگیز است از آن لذت ببرم.

به خصوص با توجه به اینکه در Dark Souls III، شما فقط می توانید 99 از هر نوع فلش را حمل کنید. در قسمت های قبلی، حداقل می توانستید 999 فلش را روی خود حمل کنید، که استفاده نکردن از سلاح غوغا را بسیار امکان پذیرتر می کند.

به هر حال، من مبارزاتی را دوست دارم که در آن بتوانم مخفیانه به اطراف بپردازم، فاصله خود را حفظ کنم و به آرامی دشمن را فرسوده کنم به جای اینکه در انبوه عمل باشم که نمی توانم نیمی از زمان ببینم چه اتفاقی می افتد زیرا دوربین خیلی به من نزدیک است.

من متوجه شدم که بازی های Souls از نظر طراحی متمرکز بر غوغا هستند و این به اندازه کافی منصفانه است، تنها چیزی که می گویم این است که من کاملا از یک باس فایت لذت بردم که در آن رفتن به محدوده در واقع یک انتخاب مناسب بود، بدون اینکه احساس پنیری داشته باشد.

درود بر پادشاه، عزیزم! یا شاید نه.

در Bluesky به اشتراک بگذاریددر فیسبوک به اشتراک بگذاریددر لینکدین به اشتراک بگذاریددر Tumblr به اشتراک بگذاریددر X به اشتراک بگذاریددر لینکدین به اشتراک بگذاریدپین در پینترست

میکل بنگ کریستنسن

درباره نویسنده

میکل بنگ کریستنسن
مایکل خالق و صاحب miklix.com است. او بیش از 20 سال تجربه به عنوان یک برنامه نویس حرفه ای کامپیوتر / توسعه دهنده نرم افزار دارد و در حال حاضر به طور تمام وقت برای یک شرکت بزرگ فناوری اطلاعات اروپایی مشغول به کار است. هنگامی که وبلاگ نویسی نمی کند، اوقات فراغت خود را صرف مجموعه وسیعی از علایق، سرگرمی ها و فعالیت ها می کند، که ممکن است تا حدی در موضوعات مختلف پوشش داده شده در این وب سایت منعکس شود.